روزى مردى با زن خود مشغول غذا خوردن بود و غذا مرغ بریان بود،

سائلى بر درب خانه اظهار حاجت کرد، آن مرد او را محروم کرد و چیزى نداد،

بعد از مدّتى روزگار بر او برگشت و ثروت و دارایى اش از بین رفت و زن را نیز طلاق داد.

زن با مرد دیگرى ازدواج نمود. از اتفاقات عجیب آن که،

روزى آن زن با شوهر دوّم مشغول غذا خوردن و از جمله مرغ بریان بود


که فقیرى بر درب خانه خوراک خواست. مرد گفت: مقدارى غذا و مرغ براى او ببر. وقتى


زن غذا را به دست فقیر مى داد، دید گویا او را دیده است، دقّت کرد، سبحان الله، چه مى بینم!


همان شوهر اوّلش بود که به این روز افتاده بود. گریه اش گرفت و برگشت.


شوهر سبب گریه را پرسید پاسخ داد: شوهر اوّل من بود، یک روز با او غذا مى خوردم


گدایى آمد و او آن گدا را محروم کرد. مرد گفت: خدا گواه است آن سائل من بودم


و چون تلخى ناامیدى را دیده ام نمى خواهم کسى از در خانه ام محروم برود.


امیرالمؤمنین(علیه السلام)مى فرماید:


اذا وصلت الیکم اطرافُ النعم، فلا تُنْفروا اقصاها بقلّة الشکر


هنگامى که رسیدن نعمت ها به شما شروع شد، با کمىِ شکرگزارى،


کارى نکنید که به آخر نرسد و از شما سلب گردد.

 

داستان آموزنده ..

روش های برای یاد گیری بهتر درس خواندن

غذا ,زن ,مرد ,مى ,شوهر ,محروم ,را دیده ,بر درب ,زن با ,مرغ بریان ,بود که

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کنکور ارشد معماری مطالب اینترنتی Moon Talker مهندسی صنایع دانشگاه تربت حیدریه 93 روزهاي زندگي ناجی فایل امتداد shabnamdesign فایل اکی مرجع فروش و خرید انواع پایان نامه ، تحقیق ، مقاله ، پروژه ، ترجمه ، پاورپوینت ، انواع طرح های کسب و کار و ... موسسه حرف آخر